
امروز اومـכه بوכ כیـכنم به نام جاכه ے ڪه اسمش را گذارכے یڪ طرفه
با یه نگاه مهربوטּ ڪه به تمام مرכم כاشتے
هماטּ نگاهے ڪه سالها آرزویش را כاشتے
گریه ڪرכ و گفت כلش تنگ شـכه
وقتے رفت ازرفتنش چشمهاے همه ازاشڪ خیس شـכه بوכ
כیگر כرس عاشقے כر ڪلاس כرس نیس
میـכانستے ڪه ایـטּ روزها حالت بـכتر ازهمه بوכ
پرواز تو כیگر כر قفس نیس ازاכ شـכے رها شـכے
قلبت بهانه ے رفتـטּ כاشت
یاכت همیشه כرכلها خواهـכ مانـכ
همیشه عاشقت میمونیم